۶ سال و ۱۱ ماه و ۲۹ روز وقت دارید کودک باهوش تربیت کنید.
پدرومادر با تحریک ذهنی کودک میتوانند، نقش زیادی در تقویت هوش او بازی کنند. چون همانقدر که ژن و وراثت در چگونگی شکلگیری هوش کودک نقش دارد، عوامل محیطی مثل سلامت، تغذیه و مهمتر از همه شیوه برخورد با کودک بهخصوص در دوران نوزادی هم میتواند در افزایش هوش او موثر باشد. این تاثیر تا آنجاست که حتی با پذیرش تاثیر عوامل وراثتی و نقش تعیینکنندهای که در تعیین میزان هوش دارند، هرگز نمیتوانیم منکر نقش بسیار زیاد آموزش و نوع ارتباط پدرومادر بر ذهن کودکان شویم. به عبارت دیگر آموزشهایی که پدرومادر در قالب بازی به کودکان نوزاد خود میدهند، پابهپای عوامل وراثتی در بالا بردن بهره هوشی آنها تاثیر گذارند.
در سالهای اول زندگی کودک، وقتی که مغز او هنوز در حال شکلگیری و تکامل است، آموزشهای هدفمند و توجه نشان دادنهای آگاهانه والدین به رفتار کودک میتواند به ارتقای هوش او کمک کند. بازیهای ساده اما هدفمند با کودک در این دوران که مغز او در حال رشد و تکامل است، به ایجاد مداربندیهای مغزی پیچیده و ضروری در مغز کودک کمک میکند و همین باعث تقویت و رشد هوش کودک میشود. در حقیقت پدرومادر از زمان جنینی تا زمانی که کودک ۶ سال، ۱۱ ماه و ۲۹ روز دارد، وقت دارند تا تمام تلاششان را برای تقویت هوش کودک صرف کنند، چون بعد از این مرحله ذهن کودک شما درست مثل نرمافزاری عمل میکند که طی این مدت پردازش شده و حالا آماده بهرهبرداری و استفاده است.
معمولا۱۰تا ۱۸ ماهگی زمان شکلگیری این ارتباطات مغزی در کودکان است، بنابراین تشویق شما با تاثیری که در کودک میگذارد به آزادشدن موادی در مغز و تقویت این چرخه منجر میشود. درست در طرف مقابل این برخورد هر بیتفاوتی شما باعث تقویت نشدن ارتباطات مغزی کودک میشود و او را نسبت به انجام کارهای جدید دلسرد میکند
موفقیتهای کودکتان را جشن بگیرید
شما بهعنوان پدرومادر برای تقویت رشد هیجانی کودکتان باید نسبت به کوچکترین فعالیتهای او عکسالعمل نشان دهید. وقتی کودک شما برای نخستینبار روی پای خودش میایستد، شما بیاختیار از خوشحالی فریاد میزنید. شاید این یک عمل غیرارادی و کاملا پیشبینی نشده در شما باشد اما همین حرکت نه تنها کودک را خوشحال میکند بلکه ارتباطات قشر جلویی و بخش درونی مغز او را که جایگاه احساسات است، تقویت میکند.
دوران طلایی آموزش
کودک از دوران جنینی و بدو تولد بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تحتتاثیر تربیت پدرومادر قرار دارد، بنابراین واقعا لازم است، والدین بهخصوص پدرانومادران جوان بدانند که چقدر دادههای آنها به کودکان مهم و سرنوشتساز است. گاهی این دادهها حتی میتوانند بهسادگی و در قالب بازی دالیموشک به بچهها منتقل شوند. همانطور که قبلا هم اشاره کردم ۶ سال اول زندگی به نوعی میتواند دوره اول رشد مغزی کودک شما باشد، چون در این دوره سنی بهخصوص تا ۲ سالگی در مغز بیشاز ۳۰۰تریلیون ارتباط وجود دارد که چنانچه این رابطهها از طریق سلولهای مغزی برقرار نشوند و مورد استفاده قرار نگیرند، به مرور زمان غیرقابل استفاده میشوند! بنابراین همانطور که میبینید برای تقویت رشد ذهنی کودک نباید زمان را از دست دهیم. البته تلاش برای تقویت و آماده کردن زمینههای لازم برای رشد هوش کودکان کار چندان سختی نیست و نیاز به مهارتهای ویژهای ندارد با یکسری آموزشهای روزمره بهسادگی نگاه کردن به چشمان نوزاد، حرف زدن با او و توجه کردن به تغییرات کوچک اما جدید رفتاری او میتوانید هوش فرزندتان را تقویت کنید.
بچهها موسیقی را درک میکنند
یکی دیگر از فعالیتهای سادهای که شما برای تحریک ارتباطهای مغزی کودک و تقویت آنها میتوانید انجام دهید، استفاده از موسیقی یا ملودیهای بسیار ساده است. برای پی بردن به میزان حساسیت کودک خود نسبت به صداها کافی است، صوتهای مختلف را برای او ایجاد کنید، میبینید که کودک از ۴ ماهگی نسبت به این صداها یا به عبارتی ملودیها با توجه به ریتم آنها عکسالعمل نشان میدهد. میزان عکسالعمل کودک به موسیقیهای مختلف نشان میدهد، ذهن او چقدر نسبت به شنیدن ملودیهای متفاوت حساس است. بررسیهای روانشناسان کودک نشان داده، بچههایی که از کودکی با موسیقی سروکار داشتند، در مقایسه با بچههایی که با موسیقی میانهای ندارند، در ساخت پازل دقیقترند و در درک مفاهیم ریاضی هم موفقتر عمل میکنند. البته باز هم تاکید میکنم که تا قبل از ۷ سالگی شما باید زمینه همه این آموزشها را در قالب بازی و سرگرمی نه آموزش! برای بچهها فراهم کنید و بعد از ۷سالگی به آنها فرصت دهید تا براساس آموختههایشان، خودشان نوع و چگونگی آموزش را انتخاب کنند.